اون

ساخت وبلاگ
معجون دردمندی شدیم گرچه طبیعی ست به خال لب لیلی شک غریضی ست میگویمیم و می خندیم صدسال در این بندیم طابوت ته دهریم خاموش به تن رقصیم توبه پس هر توبه زن به بدنش محتاج آغوش کنون مردی ست در عرصه ی پول و تاج هق هق زده ایم عمریست قه قه زیر شلاق است بازی جوانان زن بین پنج و هشتاد است  آغوش تو شلاق است آغوش من اما مرگ حیف است نمی میریم هرروز هزاران مرگ من دختر این خانه ام آرام تجاوز کن پرده پس هر پرده از پول تناول کن زندگی من زوری ست گرچه تو بسی مردی مرد هم که می گویم تو هم نفس مرگی مرد هم که می گویم نه چون پدرم مردی چادر به تنت کردی زیرش تو بسی مردی مرد هم که میگویم نه چون مادرم مردی عمامه به سر کردی زیرش تو بسی مردی هر مرد که می گویم تو درنظرم نایی مرد واقعی آن است کزتو دو شکم زایید او اون...
ما را در سایت اون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mentaldiaries بازدید : 219 تاريخ : چهارشنبه 8 آذر 1396 ساعت: 17:20

اصلا هیچ کس کسی رو میفهمه؟

ازنظرمن که نه چون هرثانیه ازاتاق ذهن هرکس هزارتافکروخاطره و احساس و...مختلف میگذره که توصیفش برای دیگران واقعااااااااًسخته و بهترین راه اینه که از خیرش گذشت (حد اقل من که ازخیرش میگذرم)اما کاش افکار خاصیت خورندگی نداشتن

+ نوشته شده در  سه شنبه هفتم آذر ۱۳۹۶ساعت 0:10&nbsp توسط سارا  | 


اون...
ما را در سایت اون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mentaldiaries بازدید : 222 تاريخ : سه شنبه 7 آذر 1396 ساعت: 3:11